در این گزارش آمده است که نخستین حضور شاه عربستان در انظار عمومی حتی 3 دقیقه هم طول نکشید. ملک سلمان بعداز ظهر جمعه تنها چند ساعت پس از مرگ برادرش در نطقی تلویزیونی برای مردم کشورش سخن گفت اما با وجودی که سلمان از روی متن می خواند اما کلمات را مبهم و زیر لب ادا می‌کرد و در ادای برخی واژاگان ناتوان بود. وضعیت وی در نخستین حضور عمومی پس از تصدی سمت پادشاهی نشان از آن دارد که وی در اداره کشور با مشکل مواجه خواهد شد.

همچنین پس از اینکه اعلام شد سلمان شاه بعدی عربستان است، همه منتقدان در توانایی وی در اداره کشور ابراز تردید کردند. وی تجربه سکته دارد و از آن زمان دست چپش مشکل دارد. علاوه بر این گفته می شود که وی دچار بیماری آلزایمر است به همین دلیل فقط می‌تواند چندین دقیقه بر روی موضوعی تمرکز کند. وخامت حال وی تا حدی است که حتی گاهی اسم خودش را هم به یاد نمی‌آورد. همه‌اینها باعث می‌شود تا این ذهنیت تقویت شود که مردی که در راس بزرگترین اقتصاد خاورمیانه قرار دارد، نه از لحاظ جسمی و نه از موقعیتی توانایی اداره سمتی را که بر عهده گرفته را ندارد.

سلمان به قبیله سدیری تعلق داردکه 7 پسر سعود ابن‌عبدالعزیز از همسر محبوبش «حصه بنت سدیری» هم متعلق به همین قبیله هستند. این پسران سال‌های سال است که سمت‌های کلیدی را در عربستان در دست خود دارند. فهد که از سال 1982 تا 2005 شاه عربستان بود هم از اعضای همین قبیله است و سلمان هم به دلیل اینکه یکی از اعضای این قبیله بود سمت‌های مهمی را در اختیار داشته است وی وقتی که فقط 19 سال داشت، شهردار ریاض شد و در 27 سالگی استاندار شد.

سلمان و بوش پدر

در شخصیت سلمان نوعی دوگانگی به چشم می‌خورد وی از یک سو مفتون فناوری‌های غربی است و فرزند وی در سال 1985 اولین عرب مسلمان بود که به فضا رفت. وی هم مانند دیگر سعودی‌ها گرایش‌های هواداری آمریکا را دارد و از طرفی هم گرایش‌های وهابی دارد. به طوری که در سخنرانی خود گفت: «ما با قدرت خداوند در این مسیر مصمم هستیم که کشور را در مسیری که بنیانگذار آن سعود بن عبدالعزیز قرار داده است، پیش برویم.»

این در حالی است که ملک عبدالله اندکی در حقوق زنان تجدید‌نظر کرد. اما به نظر نمی‌رسد سلمان تصمیمی برای تغییر داشته باشد.

سلمان و سارکوزی رئیس‌جمهور پیشین فرانسه

اشپیگل نوشت که خاندان سعودی و حاکمیت مذهبی از هر گونه مخالفتی می‌ترسند. از این رو ایجاد ثبات در داخل کشور برای حاکمان عربستان بسیار اهمیت دارد و به این ترتیب با توجه به تحولات یمن، موضوع حقوق بشر برای سران سعودی همچون گذشته از اهمیت چندانی برخوردار نیست.